محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

برای تنها پسرم طاها..

خیلی دوست دارم مامان......

1391/9/22 21:20
نویسنده : مامانی
273 بازدید
اشتراک گذاری

طاها جونم این وبلاگ متعلق به توئه..اگه اجازه بدی مامان یه کمی تو این خونه کوچولوت با مامانش صحبت کنه..!

مامان گلم کاش میتونستم الان دستاتو ببوسم..پاهاتو ببوسم..حیف که ازم دوری وکم میبینمت!!!!!حیف که نمیتونم از وجود سرتاسر عشقت استفاده منم..حیف که ازت دورم..

راسته که میگن تا مادر نشدی قدر مادرتو نمیدونی..

از وقتی محمدطاها اومده بیشتر زحمتاتو حس میکنم با اینکه الان همه چی راحت وساده شده وکارای ما با زحمتای شما قابل قیاس نیست!

مامان نازم به خاطر اون همه عشقی که نثارمون کردی ازت ممنونم..

به خاطر همه بدیهام منو ببخش..

به خاطر دردسرام منو ببخش..

به خاطر نامهربونیام منو ببخش..

من یکی خیلی اذیتت کردم!مامانم منو ببخش..

از این ناراحتم که نمیتونم زحمتاتو ذره ای جبران کنم..میدونم برای تو که مادری دیدن بچه هات کافیه..ولی من اونم دیر به دیر میام..

نمیدونم چم شده..چشام پر اشکه...کاش الان بغلت بودم!!بوس بوس بوس بوس.................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

هیراد و عمه لیلاش
22 آذر 91 23:09
سلام به دوست جونی عزیزم بعد یه خواهش کوچولو از شما من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم ممنون میشم که به ادرس زیر مطلب رفته و به عکس من یعنی هیراد رحم جو امتیاز پنج بدهید قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظر یاری شما هستم http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=5 ضمنا ادرس لینک شده در صفحه وبلاگ هیراد جان موجود است راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
ninipics
24 آذر 91 22:37
با سلام و عرض ادب اگه مایلین از نوزاد در خواب شیرین شما یا بستگان شما عکس های خلاقانه و حرفه ای در محیط ارام منزل شما یا آتلیه عکاسی ما برای همیشه به یادگار باقی بماند، مقدمتان را برای بازدید از وب سایت خود به دیده می نهیم... محمد طاها جونه ناز و دوست داشتنی منتظرتیم www.ninipics.blogfa.com
فاطیما
26 آذر 91 12:28
همینا که الان نوشتی یعنی قدرشو میدونی دیگه .. دست بذار رو قلبت .. مامانتو لمس می کنی
خدا براتون حفظش کنه


نمیدونم.....
فاطیما
27 آذر 91 12:56
خدا نکنه عزیزم .. گاهی حرفاایی هست برای نگفتن .. گاهی هم هر کاری میکنی نمیتونی بگی بنویسی ...


میفهمم..!ولی حرفت منو به فکر فروبرد!
فاطیما
27 آذر 91 19:41
با من بگو فکراتو ..
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
1 دی 91 1:38
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
شب یلدا مبارک!





سلام خاله زون ببخشید خونه نبودیم..یلدای شماهم مبارک خاله مریم
فاطیما
5 دی 91 22:01
عسک یلدایی ِ پسری ِ نازمون کووو ؟


خاله جونی سلام..مامانم اصلا یادش رفت ازم عکس بگیره شب یلدا!آخه خلخال بودیم..