اولین عید با طاها000
طاهای عزیزم امسال کنارمان بودی و این نوروز واقعا نوروز بود!
همه مشتاق دیدنت بودن..وما از خلخال شروع کردیم..چه چهارشنبه سوری بووود..مخصوصا با کارای بابایی ودایی رضا..هنوز بقیه نیومده بودن ولی ما کلی خوش گذروندیم..البته بگما!جای بقیه تو خونه خیلی خالی بود..روز عیدی دایی سخاوت وزندایی هم بهمون اضافه شدن وساعت١٤:٣١:٥٦ سال تحویل شدو طبق رسم ورسوم همه باهم روبوسی کردن وبه هم سال نو رو تبریک گفتن..روز بعدش دایی هدایت وزندایی ونی نی هاهم اومدن.همه با هم رفتیم کلور امامزاده عبدالله..حتما عکساشو میذارم عزیییزدلم.
فرداشم رفتیم گردش سمت پونل...چه عکسایی داری از اینجا!!نیمه دوم تعطیلاتمون با دایی برگشتیم خونه و رفتیم آلوارس...تو این مدت توهم خوب دل همه رو برده بودی شیطون..
دایی اینا برگشتنو ما دو روز بعد اونا اومدیم خونه..خاله سمیه وعموعبداله وخاله سمیرا هم ٧فروردین اومدن خونمون..که باز هم بساط گردش جور شدو واسه نهار رفتیم شورابیل..عصرشمرفتیم شیخ صفی..خلاصه روزای خوبی داشتیم و این از خوشبختی ما بود که امسال تورو کنارمون داشتیم!
عزیییزکم با تمام وجودم از خدا سال خوشی رو برات آرزو میکنم..